دانلود مقاله، پروژه، پایان نامه، گزارشکار

دانلود مقاله مبانی طریقت و تصوف و عرفان - الهیات - word


دانلود مقاله مبانی طریقت و تصوف و عرفان - الهیات - word

دانلود مقاله مبانی طریقت و تصوف و عرفان

رشته الهیات 

132 صفحه با فرمت word

 

 

تصوف يعني طريقت ، راهي به سوي حقيقت = انرژي زمخت را به انرژي لطيف (الهي) تبديل كردن . (هماهنگي با كل)

شرط طريقت

1-فقر (تهيدستي روحاني ) = فنا= ساده زيستن و بي نفس بودن (درروح فقير بودن )

2-ذكر (يادآوري)= پژواك خداوند

يادآوردن و ذكر خدا اين است كه تو خدا را دردرختان ، پرندگان و مردم و حيوانات بيني . هركجا زندگي جاري است خدا را آنجا بجو ، هركجا كه هستي هست خدا را درآنجا بياب ، زيرا تنها خدا وجود دارد و نه هيچ چيز ديگر .

3-معرفت

تو درنفاق زندگي ميكني و بردگي تو همين است و هرچيز واقعي با چيزي مصنوعي جايگزين شده (شخصيت جايگزين معرفت با آگاهي گشته است ). شخصيت ساخته انسان است و معرفت امري الهي است . انسان آگاه با معرفت خويش زندگي مي كند و معرفت او ، شخصيت اوست . اگر شخصي به تو توهين كرد ، انسان با شخصيت پاسخي آماده دارد . انسان با معرفت پاسخ هاي آماده و ازپيش تعيين شده ندارد . او معرفت دارد و كيفيتي آينه گون درخود دارد . رفتار او بر اساس هشياري آن لحظه او خواهد بود . رفتار او براساس گذشته ، حافظه اش و از ذهنش نمي آيد . رفتار او درلحظه حال است و تازه خواهد بود . رفتار او زيبايي دارد و موقرانه است (نياز لحظه هر چيز كه باشد تو آن را درخودت خواهي داشت ). ولي انسان با شخصيت زشت است . درگذشته و درعادات خود زندگي مي كند .

بود آيا كه درميكده ها بگشايند

گره از كار فروبسته ما بگشايند

اگر ازبهر دل زاهد خودبين بستند

دل قوي دار كه از بهر خدا بگشايند

 

عشق

- عشق يعني اين كه تو آماده باشي جانت را براي عشقت بدهي (قبل از مردن بمير)زيرا مردن درعشق يعني فرارفتن از مرگ .

- انسان بايد درچنان عشقي به سربرد كه آماده باشد همه چيز را به مخاطره افكند .

- عشق و نفس نمي توانند با هم باشند مثل خورشيد و ماه (نور وتاريكي ) و اگر از نفس حمايت كني ، مجبوري كه بي عشق سركني و برعكس اگر نفس دورانداخته شود . عشق از همه جوانب فرا مي رسد .

- نفس انسان به گونه است كه نمي تواند اعتراف كند كه احمق بوده است .

- وقتي تو شروع به گردآوري دانش مي كني راضي وشاد هستي و فخر مي فروشي و مي پنداري كه ميداني و بسيار نفساني مي گردي . درواقع تو هيچ نمي داني . ولي دانشي كه جمع كرده اي به تو يك تأثير كاذب مي دهد ، گويي كه ميداني و شروع مي كني به تظاهر كردن نخست براي ديگران وسپس براي خودت . وقتي ديگران فكر كنند كه تو ميداني تو باورت مي شود .

- عشق دردناك است زيرا انسان را دگرگون ميسازد . براي رسيدن به جديد بايد قديم را ترك كني . گذشته آشنا است و امن ، ولي جديد مطقاً ناشناخته است .

ذهن درامور تازه كاملاً‌ ناتوان است و ترس برمي خيزد . با ترك دنياي كهنه ي راحت و امن درد آغاز مي گردد. ولي تو بدون رفتن از درون رنج نمي تواني به شعف دست يابي . بسياري از انسانها نيز دررنج هستند ، ولي رنجشان عبث است . زيرا دردكشيدن بدون عشق ، يك اتلاف وقت است و بالعكس رنج كشيدن درعشق ، سازنده است و تو را به سطوح بالاتر معرفت خواهد برد .

- براي خود شناسي عشقي اساسي لازم است تا ديگري را درعشقي عميق و شديد و درشعفي كامل بشناسيم تا آينه اي داشته باشيم براي بازتاب وجود خويش .

عشق يعني تو باز باشي ، آسيب پذير باشي ، حصار ها و زره پوش ها را بياندازي ، درآمدن ازحالت دفاعي ، خطرناك زندگي كني و ازخود شيفتگي و ازدنياي بسته خويش بيرون بيائي (يعني شخص وجود ندارد ) و ديگر آنكه عشق يعني ديگران مي توانند تو را انكار كنند . مي توانند تو را آزرده كنند و توبايد اين چالش ها را بپذيري تا رشدي كامل داشته باشي . نخستين گام عشق يعني هماهنگ بودن با تمام انسانها ، حيوانات ، پرندگان ، درختان ، اشياء… و انتهاي آن پروردگار .

- كساني كه مي گويند زندگي بي معني است ، كساني هستند كه عشق را نشناخته‌اند.

- مردم فقط وقتي رشد مي كنند كه خطاهاي بسيار مرتكب شده باشد هر اشتباه فرصتي است براي رشد كردن .

- راه تحول دروني دشوار است . هيچ تحول واقعي نمي تواند آسان باشد .

- انسان فهيم مي تواند ازهمه چيز استفاده كند . حتي از زهرنيز مي تواتند همچون شهد استفاده كند. آنچه كه مورد نياز است هشياري و هوشمندي است .

- پس از چند سال تلاش عظيم ، او تشخيص داد كه هركاري بكند به جايي نخواهد رسيد زيرا تلاش ها ازنفس برمي خيزد چگونه تو را ازنفس رها مي سازند ؟ اين نفس است كه «كننده» مي شود ، نفس نمي تواند تصميم بگيرد كه تسليم شود . اگر نفس تصميم به تسليم بگيرد ، بار ديگر تو را فريب داده است . آن وقت نفس حاضر است وحتي تسليم تو را نيز دركنترل خود دارد . ولي نفس نمي تواند تسليم را كنترل كند . تسليم يعني بي نفس بودن . چندين سال همه ي راههاي ممكن را پيمود و راهي براي بازگشتن نيافت . هرچه بيشتر تلاش مي كرد دورتر مي گشت .

- وقتي ازتمام تلاش ها دست برداري ديگر رويايي نمي تواني ببيني . فكري به سراغت نمي آيد ، كاري براي انجام دادن نمانده ، تلاش ها به شكست انجاميده . او درنااميدي تمام به سر مي برد و كاملاً‌ ناتوان شده بود . او اندوهگين نبود . وقتي كاملاً نااميد باشي ، نمي تواني غمگين باشي . اندوه يعني اينكه تو هنوز هم اميدوار هستي. اندوه يعني اينكه تلاش ثمر نداد و تو براي همين غمگين هستي ؛ ولي تلاش ديگر موفق خواهد بود و باز هم فكر خواهي كرد و بازهم نقشه خواهي كشيد . نااميدي ، يعني اينكه تو هيچ اميدي نداشته باشي ، نه به اينكه (من شكست خورده ام ).

تمام راز، راز بزرگ ، رازرازها درهمين بي تلاش زيستن است . بي عملي يعني تسليم.

-تو نمي تواني بگويي : بگذار تسليم شوم زيرا تسليم شدن به نظربهترين راه براي رسيدن به سرور ، خدا ، فراتر آگاهي و اشراق است آن وقت تسليم تو وسيله اي است براي رسيدن به يك هدف ، ولي تسيلم واقعي ، وسيله اي نيست براي يافتن چيزي . انسان فقط آسوده است .

تسيلم را (فناء في الله )مي خوانند ، ناپديد شدن درخداوند و آن وقت از ميان اين ناپديد شدن ، چيزي شروع به پيدايش مي كند و آنان اين حالت را بقاءلله مي خوانند : حضور خداوند چيزي كه غير قابل توصيف و بيان نشدني است . يك تجربه ي بي كلام است . حالتي كه نه ذهنيت است و نه عينيت بلكه وراي هردو است .

- انسان هوشمند قادر نيست تا آتش كند انسان هوشمند ترجيح مي دهد خودش كشته شود تا اينكه مردمي بيگناه را به قتل برساند . انسان هوشمند چنين نخواهد كرد .

مسئله انسان چگونه يافتن خداوند نيست ، اين است كه چگونه از اين زندان كه ذهن تو است و فرهنگ تو است آزاد شوي زيرا ذهني كه تو را ازآن خود مي خواني ، مال تونيست .

انسان پيوسته هرلحظه درتضاد و جنگ بسر مي برده اين آموزش دنيا است . وقتي ازهمان ابتدا به تو درس جاه طلبي مي دهند . يعني تو بايد از ديگران بالاتر باشي يعني كه تو بايد برتري خودت را اثبات كني و ثابت كني كه ديگران ازتو پائين تر هستند و تو بايد موفق شوي .

مسئله انسان چگونه يافتن حقيقت نيست زيرا تا وقتي كه تو آزاد نباشي ، نمي تواني حقيقت را پيدا كني ، حقيقت فقط درآزادي اتفاق مي افتد . اززنداني كه برتو تحميل كرده اند بيرون بيا . اگر با زندان همكار نكني ، زندان نمي تواند وجود داشته باشد و اگر تو بخواهي خداوند را بشناسي ، زندگي را بشناسي و نعمتها و بركات آن را درك كني و زيبايي اين جهان هستي را ببيني آزادي نخستين پيش نياز است .

آفرينش تقسيمات درانسان ايجاد شكاف دراو بوده است . به تو گفته اند كه بدن تو از روحت جداست ، خداوند از دنيا جداست ،دنياي ديگر دنياي واقعي است و اين دنيا دروغين و كاذب است و براي دربند نگاه داشتن تو از واژه ترس استفاده شده : ترس ازجهنم ، وحشت از تنبيه ، و اينكه تو را براي بهشت و انواع خوشي هاي آن تو را طمع كار بارآورده اند . ولي اين گونه نيست : تنها يك دنيا وجود دارد ، اين تنها دنيا است . بدن و روح تو يگانه و يكي است . تمام ترسها را دور بريزيد . اگر عاشق زندگي باشي و آن را محترم بداري و جشن بگيري ، دربهشت هستي . اگر نتواني شادماني كني ، اگر چنان زنجيرهاي سنگيني برپا و دست داشته باشي كه نتواني با آهنگ زندگي به رقص درآيي . آنوقت در دوزخ بسر مي بري.

گرمن از باغ تو يك ميوه بچينم چه شود

پيش پايي به چراغ تو ببينم چه شود

يا رب اندكنف سايه آن سروبلند

گرمن سوخته يك دم بينشينم چه شود

 

رفتار مريد بامرشد

يك سالك روحاني بايد با مرشدي دررابطه اي صميمانه و عاشقانه باشد اين پديده زماني مي برد . تو نمي تواني فقط از يك دربه دري ديگر بروي ، تو گدا باقي مي ماني ، مي تواني اطلاعات جمع آوري كني ، ولي دردرونت ، تمام آن اطلاعات يك آشوب بزرگ مي شود . يك سنگ غلتان خزه جمع نمي كند .

- عشقي كه بين مرشد و مريد وجود دارد همچون گلهاي فصلي نيست بلكه به عشقي طولاني ازصميميت و تماس بلافصل با مرشد احتياج دارد تنها دراين صورت است كه چيزي آهسته درمعرفت او طلوع خواهد كرد (صداقت داشتن با مرشد )

- تو از سوء هاضمه دررنج بودي و مي انگاشتي كه رنج تو بخاطر اين است كه مي خواهي بيشتر بداني و به اندازه كافي دانش نداشتي درصورتيكه ذهن تو پر از پرستش هايي است كه اگر هم به آنها پاسخ داده شود تو فضايي نداري كه آن پاسخ ها به درون بروند . تو اينگونه هوشمند تر نمي گردي ، بلكه احمق خواهي شد . بياد بسپار كه دانش نيز بايد هضم گردد. تنها آنگاهست كه بخرد تبديل مي شود .

اگر تسليم باشي ، مي تواني بالاتر بروي وقتي تمام انرژي ات را با اعتماد درچيزي مي ريزي ، آن كار يك مراقبه مي شود و سرور و شعف با خودش مي آورد . وقتي بايك مرشد هستي بايد بسياربسيار هشيار و آگاه باشي . زيرا هرچيز و هرامر كوچك نيز طوري ترتيب داده شده تا به رشد روحاني تو كمك كند .

درغالب كارهايي كه بنظرتو مشرف شدن نمي آيد ، مرشد به تو مي آموزد كه چگونه آنچه را كه خورده اي هضم كني و آنرا به انرژي نه به وزن اضافي، تبديل كني . و هر آنچه راكه مرشد به تو ميدهد بايد به خرد تبديل شود نه به دانش . دانش ، وزن است و خرد ، مواد مغذي ، خرد درتمامي وجود تو منتشر مي گرددو ابداً نيازي به يادآوري خرد نيست ، خرد ، خود تو است . همان وجود تو است .

تو بايد يك اعتماد بي قيد و شرط داشته و از دستورات مرشد پيروي كني و گاهي مرشد چيزهاي غيرممكن را درخواست مي كند ، ولي خوشا آنانكه مي توانند حتي وارد چيزهاي غيرممكن شوند . هرچه آن چيز بيشتر غيرممكن باشد ، رشد و بلوغ تو ، دست آورد تو وروشنايي تو نيز ازطريق آن بيشتر خواهد بود . اعتماد يعني همين.

- مرشد نمي تواند تمام حقيقت را به شما بگويد . شما قادر به شنيدن آن نيستيد . شما تنها مي توانيد جزء به جرء و خرده خرده جذب كنيد . وقتي اين جزءها را هضم كرديد مي توانيد قدري بيش تحمل كنيد .

- قبل ازاينكه دردرست را بيابي ، بايد به درهاي اشتباه بسيار روي آوري ، زيرا مرشد واقعي پديده اي بسيار كمياب است .

- اگر روزي مسئله انتخاب بين خدا و مرشد باشد ، مريد مرشد را برخواهد گزيد ، زيرا تنها ازطريق مرشدي است كه او مي تواند به خدا برسد . مرشد يك پل است . با انتخاب خدا تو هرگز نخواهي رسيد ، زيرا پلي نداري تا از آن گذركني .

- او احساس اندوه مي كند زيرا تو از مرشد پرهيز مي كرده اي . اينجا هستي و ازرشد كردن دوري مي كني تو هنوز تسليم نشده اي و به مرشد نگفته اي ، هركاري خواستي با من انجام بده . هرچه مي خواهي به من بگو تو خودت را جدا نگه داشته اي و ازخودت محافظت كرده اي پس غمگين بودنت طبيعي است .

غمگين بودنت به آن خاطر است كه ميداني با مرشد زرنگي مي كني و كلك مي زني و اين را بدان كساني كه دراينجا زرنگي كنند و زيرك باشند كساني هستند كه فرصت را ازكف مي دهند .

معصوم باش . تنها دراين صورت است كه امكان متحول شدن را خواهي داشت .

براي با مرشد بودن تو بايد بازباشي. بايد كاملاً برهنه باشي ولي اگر نمي خواهي اينگونه باشي نيازي به پنهان كاري نيست و نيازي به تظاهر نيست درغير اينصورت اندوهگين مي شوي و با مرشد تماسي نخواهي داشت و اندوه تورا فرا ميگيرد و مي‌گويي «اينجا چكار مي كنم ؟ همه درحال رشد كردن هستند . پس من اينجا چه مي‌كنم؟»

پس تصميم بگير كه اگر مي خواهي اينجا باشي ، بايد طبق خواسته مرشد رفتار كني . نه بر اساس خواسته خودت .

تنها تسيلم است كه مي تواند به تو كمك كند و به مرشد فرصت مي دهد تا فيضش را به درون تو بريزد .

- آموزش پلي است بين امكان و فعليت . آموزش به شما كمك مي كند تا چيزي بشويد كه فقط به صورت دانه هستيد .

آن تعليم و تربيت كه دردنيا رايج است تو را آماده كسب نان مي كند و اين روند تو را براي زندگي آماده نمي كند . آن آموزش كه دردنياست و دردانشگاهها به تو زندگي نمي دهد شايد امكانات رفاهي بيشتر بدهد ، ولي امكانات رفاهي بيشتر به معني زندگي بهتر نيست ، اين دو مترادف نيستند .

اين آموزش تنها براي كسب نان و دان است و اين افراد فقط گداياني هستند و بس . آنان حتي مزه ي زندگي را نچشيده اند و نمي دانند زندگي چيست و نور چيست . آنان طعمي از هستي نچشيده اند و نمي دانند كه چگونه آواز بخوانند و چگونه برقصند و چگونه جشن بگيرند . آري آنان نان به دست مي آورند بيش تر از ديگران و بسيار ماهر هستند و ازنردبام ترقي بالا و بالاتر مي روند ولي درعمق وجود ، آنان پوچ و بي نوا هستند .

آموزش بايد به تو غناي دروني ببخشد . نبايد فقط اطلاعات تو را بيشتر كند .

آموزش دراولين مراحل بسيار ابتدايي است و اينكه زندگي را نبايد همچون مبارزه براي بقا انگاشت . زندگي بايد همچون يك جشن و ضيافت گرفت .

آموزش شما را آماده مي كند تا خودتان باشيد . يعني بيرون آوردن چيزي از انسان . آموزش يعني بيرون كشيدن آن چيزي كه درون تو هست . آوردن بالقوگي تو به فعل چيزي را كه خداوند همچون گنجينه اي درتو به وديعه نهاده ، كشف آن گنج آشكار شدنش و نوراني شدنش يعني آموزش واقعي مريد . (هدايت كردن ازتاريكي به نور).مرشد به شما مي آموزد تا سازش كار نباشيد . به شما تعليم مي دهد كه مشتاق رفاه و راحتي نباشيد . زيرا در جامعه تو نان و رفاه بدست مي آوري ، ولي آگاهي و معرفت را ازدست مي دهي . تو رفاه خواهي داشت ، ولي روحت را ازدست خواهي داد.

آگاهي همچون رودخانه است . هرلحظه كه راكد شوي ، آگاهي را ازدست مي دهي همه ي راز مذهب دراين است كه انسان را از ناآگاهي به آگاهي بياورد . به دانش بيشتري نيازي نيست . به هوشياري بيشتر نياز است . خويشتن خودتان بشويد . انساني كه خودش شده باشد خواهي دانست كه چه وقت اطاعت كند و چه وقت اطاعت نكند . وقتي حقيقت را ببيند ، اطاعت خواهد كرد و وقتي باطل را ببيند مطيع نخواهد بود .


مبلغ قابل پرداخت 11,000 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۶ اسفند ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 611

برچسب های مهم

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما